مردى از امام صادق علیه السلام اندرزى درخواست نمود! آن حضرت به او فرمودند:
1) اگر خداى تعالى روزى را به عهده گرفته است غصه خوردنت براى چیست؟!
2) اگر روزى تقسیم شده است، حرص و آز براى چیست؟
3) و اگر سنجش (در قیامت) حق است، پس ثروت اندوزى براى چیست؟!
4) و اگر عوض دادن خداى تعالى حق است، پس بخل ورزیدن براى چیست؟!
5) و اگر كیفر الهى آتش دوزخ است، پس گناه براى چیست؟!
6) و اگر مرگ حق است، پس شادمانى براى چیست؟!
7) و اگر (كارنامه) اعمال بر خدا عرضه مىشود، پس فریب براى چیست؟!
8) و اگر گذر كردن بر صراط حق است، پس خودپسندى براى چیست؟!
9) و اگر تمام چیزها به قضا و قدر است، پس اندوه براى چیست؟!
10) و اگر دنیا ناپایدار است، پس اعتماد و آرامش به آن براى چیست؟!
ابوالفضل صالح صدر
منبع : محمدبن علی ابن بابویه (صدوق)، خصال ، ج 2، ص 450.